سراي بي دل

ساخت وبلاگ
کاشکی یکی پرم میداد از قفس تا بلکه بازم بکشم من نفس سخته یه عمر آرزو داشتن به دل یا که دمادم کنه این دل هوسحبیب اوجاری1402.10.28 + نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم دی ۱۴۰۲ ساعت 18:33 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 16:50

بیا بد بینی و غم بی خیالش !که کی با قصد می رنجونه یارش؟؟یکی میگه سه ؛ اون یک دیده چاروو این برحسب باور گشته حالش تو میدونی تموم ِ سرگذشتمچه بودم در قدیم ؛ اکنون چه هستمز تنهایی و با یاد گذشته کنون تنها ؛ کنار تو نشستم بمیرم گر بخواهم رنج یارم اگر چه گل نی ام ؛ نیستم چو خارمنمیخواهم دلی رنجیده باشد ز حرفی یا ز رفتاری که دارم تو که در جای خود ؛ بس پر بهاییبه قاب خالی من چون طلاییکمی دیر امدم ؛ رفتی تو اکنون ولی هستم به یادت ؛ هر کجاییخلاصه کل این هایی که گفتم برای شادی یار است و باقیبه شعرای دگر باید نوشتن ز امید و تمنا های واهی حبیب اوجاری 1402.10.30 + نوشته شده در شنبه سی ام دی ۱۴۰۲ ساعت 10:14 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 16:50

نه از زلف سیاهم هست نشونهنه این پیر ِ ز پا افتاده اونه قد ِ سروم به پای غم خمید و نه از تیرش نشان ؛ نی از کمونهحبیب اوجاری1402.11.2 + نوشته شده در دوشنبه دوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 13:31 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 16:50